اقتصاد سالم در پرتو ميانه روى در مصرف


 

نویسنده: سید حسین اسحاقی




 

اعتدال و ميانه روى در قرآن و حديث
 

قرآن مجيد درباره يكى از ويژگى ممتاز بندگان خالص خداوند بزرگ چنين مى فرمايد:
وَ الَّذينَ إِذا أَنْفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَ لَمْ يَقْتُرُوا وَ كانَ بَيْنَ ذلِكَ قَوامًا. (فرقان: 67)
آنان كسانى هستند كه هر گاه انفاق كنند نه اسراف كنند و نه سخت گيرى، بلكه در ميان اين دو، اعتدال مى ورزند.
اين آيه، بيانگر يكى از مهم ترين مسائل زندگى است كه رعايت آن سبب آسايش و آرامش فرد و جامعه مى گردد. همچنين بسيارى از گره ها و مشكلات اجتماعى و اقتصادى را برطرف مى كند. اين مسئله، اعتدال است.
اعتدال، يعنى ميانه روى و حد فاصل ميان افراط و تفريط كه چنين كارى از نظر اسلام، در همه چيز مطلوب است. قرآن مسلمانان را به سبب پيروى از اسلام به عنوان »امت وسط« يعنى امت معتدل معرفى مى كند و مى فرمايد: »و كذلِكَ جَعلناكُمْ اُمَّةً وَسَطاً؛ و اين گونه شما را امت ميانه قرار داديم. (بقره:14)
اميرمؤمنان على7 آنان را كه از راه اعتدال به سوى افراط و تفريط كشانده مى شوند جاهل مى خواند و مى فرمايد: »لا تَرَى الجاهِلَ إِلّا مُفرِطا او مُفرِّطاً؛ هميشه جاهل را نمى بينى جز اين كه يا زياده روى مى كند و يا كم مى آورد«. انسان(نهج البلاغه، حكمت 70)
مسلمان در انفاق چنانچه در آيه ياد شده بدان اشاره شده است و همچنين در مصرف، نه اسراف مى كند و نه سخت گيرى، بلكه ميانه اين دو را برمى گزيند. اين اصل كه در آموزه هاى دينى بر آن تأكيد مى شود، از سوى خرد و فطرت آدمى نيز تأييد شده است؛ زيرا سامان دهى و استوارى جسم و جان آدمى و امور فردى و اجتماعى او، مرهون رعايت همين اصل است.
افزون بر آن، اهميت رعايت ميانه روى در مصرف، از آنجاست كه از يك سو نيازهاى انسان گوناگون است و به دليل محدوديت ها، نمى تواند تمام آن را به بيشترين مقدار برآورده سازد. ازاين رو، بايد نيازهاى گوناگون، را در نظر بگيريم و در حد اعتدال به آن رسيدگى كنيم. از سوى ديگر، بيشتر امكانات و منابع مادى، محدود است و زياده روى گروهى در مصرف، محروميت ديگران را به همراه خواهد داشت. از سوى ديگر، سلامت و نشاط انسان و پرداختن به جنبه هاى ديگر زندگى به ويژه امور معنوى، نيازمند مصرف معتدلانه است.

سفارش به اعتدال در زندگى
 

اسراف، مصداق هاى گوناگونى دارد و يكى از شاخه هاى آن اسراف در خوردن و آشاميدن، اسراف در دور ريختن غذاهاى اضافى، اسراف در صرف هزينه هاى گزاف در امور تجملى و تزيينى و تشريفات بى محتوا، حتى اسراف در وضو يا غسل در استفاده بيش از حد از آب است و بر همين اساس پيامبر اكرم9 مى فرمايد:
»فِى الوضوء اسرافٌ و فى كلّ شى ءٍ اسرافٌ؛
در وضو و در هر چيزى مى تواند اسراف راه يابد«.
(كنز العمال، ح 26248)
شخصى به نام عباسى، نزد امام رضا7 رفت و درباره شيوه صحيح مصرف در خانه نسبت به هزينه زندگى همسر و فرزند و ديگر شئون پرسيد. حضرت رضا7 در پاسخ فرمود: بايد مصرف به گونه اى باشد كه ميان اين دو كار ناپسند (اسراف و سخت گيرى) قرار گيرد.
عباسى پرسيد: منظورتان از اين سخن چيست؟ امام پاسخ داد: آيا سخن خدا در قرآن را نشنيده اى كه اسراف و سخت گيرى را ناپسند مى شمارد و (در وصف بندگان ممتاز خداوند) مى فرمايد: »بندگان خداى رحمان، كسانى هستند كه هر گاه انفاق كنند نه اسراف كنند و نه سخت گيرى، بلكه ميان اين دو را مى گيرند.« بنابراين، درباره معاش و هزينه زندگى اعضاى خانواده، در خريد و مصارف، ميانه رو باش!
(محدث قمى، سفينة البحار، ج 1، ص 615)
بر اساس روايت ديگر، روزى امام صادق7 براى شاگردان خود آيه 67 سوره فرقان را تلاوت كرد. آن گاه مشتى سنگ ريزه از روى زمين برداشت و محكم در دست گرفت و فرمود: اين همان بخل و سخت گيرى است (كه در آيه از آن نهى شده است). سپس مشت ديگرى برداشت و چنان دست خود را گشود كه همه آن بر روى زمين ريخت. سپس فرمود: اين همان اسراف است. بار سوم مشت ديگرى برداشت و كمى دست خود را گشود، به گونه اى كه مقدارى فرو ريخت و مقدارى در دستش باقى ماند و فرمود: اين همان اعتدال ميان سخت گيرى و اسراف است.
(حويزى، تفسير نور الثقلين، ج 4، ص 29)

اسراف در انفاق
 

قرآن در آيه هاى گوناگون انسان را از اسراف در مصرف و انفاق نهى مى كند، براى نمونه:
»كُلُوا وَ اشْرَبوا و لا تُسْرِفوا؛ بخوريد و بياشاميد، اما اسراف و زياده روى نكنيد«. (اعراف:31)
»و اُتُوا حقَّهُ يَوْمَ حَصادِه و لا تُسرفوا؛ هنگام درو حق زكات را بپردازيد ولى (در انفاق) اسراف نكنيد«. (انعام: 141)
در آموزه هاى روايى ما نيز به اعتدال و ميانه روى در مصرف و انفاق تأكيد شده است. چنانچه آورده اند: فقيرى نزد پيامبر9 آمد و گفت كه آن حضرت پيراهنش را به او ببخشد. پيامبر9 پيراهنش را از تن خود بيرون آورد و به او داد. چون پوشش ديگرى نداشت، در خانه نشست و حتى براى نماز جماعت بيرون نرفت. كافران در غياب، آن حضرت را سرزنش كردند و به ايشان تهمت زدند كه خواب و لهو، آن حضرت را از نماز باز داشته است. در اين هنگام اين آيه نازل شد:
وَ لا تَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَةً إِلى عُنُقِكَ وَ لا تَبْسُطْها كُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُومًا مَحْسُورًا.(اسراء:17)
هرگز دستت را به گردنت زنجير مكن (بخل نورز) و بيش از حد دست خود را مگشاى تا مورد سرزنش قرار گيرى و از كار فرو مانى!
(علامه طبرسى، مجمع البيان، ج 6، ص 411)
بر اساس همين آموزه هاست كه پيامبر9 مى فرمايد:
ما مِنْ نَفَقةٍ اَحبُّ اِلَى اللَّه مِنْ نَفقةِ قَصْدٍ و يبغُضُ الاسراف.
(آيت اللَّه مشكينى، قصار الجمل، ص 305)
هيچ انفاقى در پيشگاه خدا، محبوب تر از انفاق معتدلانه نيست، خداوند اسراف در انفاق را دشمن دارد.
امام حسن عسكرى7 مى فرمايد:
اِنّ لِلسَّخاءِ مِقداراً فإِن زادَ عليه فهو سَرفٌ... و لِلاِقْتصادِ مِقداراً فاِنْ زادَ عليه فهه بُخل!
(بحارالانوار، ج 66، ص 407)
سخاوت، اندازه اى دارد كه فراتر از آن اسراف است... و ميانه روى حدى دارد كه پايين تر از آن خساست است.

قناعت در مصرف
 

براى فرهنگ سازى زندگى مسلمانان بر محور اعتدال، پيامبر اكرم9 و امير مؤمنان على7 و ديگر امامان: بسيار ساده مى زيستند و از هر گونه تجمل گرايى و تشريفات به شكلى جدى پرهيز مى كردند.
اميرمؤمنان على7 براى كارگزاران خود چنين مى نويسد:
اَدِقّوا اَقلامَكُم و قاربوا بَيْنَ سُطُورِكُمْ و اَحْذِفُوا عَنْ فُضُولِكُم وَ اَقصُدُوا المَعانى و ايّاكُم و الإِكثارَ فَاِنّ اموالَ المسلمينَ لا تَحْتَمِلُ الضَّرَر.
(بحار الانوار، ج 41، ص 105)
سر قلم ها را نازك تر كنيد و بين سطرها را نزديك نماييد و از استخدام واژه هاى زايد بپرهيزيد و معانى را هدف قرار دهيد و از پرچانگى و زياده روى دورى نماييد؛ زيرا نبايد به ثروت مسلمانان آسيب برسد.
همچنين در جايى ديگر مى فرمايد:
آگاه باشيد بخشيدن مال در جاى ناروا ضايع كردن آن است، اين گونه بخشش، بخشنده را در دنيا بالا مى برد، ولى در روز رستاخيز به پايين مى كشاند؛ در پيش مردم او را محترم مى كند، ولى در پيش خدا خوار مى گرداند. هر كس مال خود را در جاى نادرست و نزد ناشايستگان گذاشت، خداوند شكر مال را به او حرام مى كند.
(نهج البلاغه، خطبه 126)
همچنين در روايتى ديگر آمده است:
مَنْ اَنْفَقَ شَيْئاً فى غَيرِ طاعَةِ اللَّه فَهُوَ مُبَذِّرٌ؛
كسى كه چيزى از مال خود را در راه غير خدا مصرف كند، چنين كسى اسراف كار است....
(بحار الانوار، ج 72، ص 302)
ياسر خادم حضرت امام رضا7 مى گويد: روزى غلامان امام رضا7 ميوه مى خوردند، ولى هنوز آن را كامل نخورده، به گوشه اى مى انداختند. آن حضرت با ديدن اين كار با خشم به آنان فرمود:
سبحان اللَّه! اگر شما به اين ميوه ها نياز نداريد، انسان هايى هستند كه نياز دارند. چرا دور مى ريزيد؟ آنها را نگه داريد و به نيازمندان بدهيد.
(محدث قمى، انوار الهيه، ص 399)
امام صادق7 با نهى كردن از دور افكندن هسته خرما و نكوهش اسراف كاران فرمود: حتى ته مانده آب ظرفى را به دور نريزيد كه اسراف است.
(بحارالانوار، ج 71، ص 346)
قناعت، مفاسد ناشى از حرص و آز و ثروت اندوزى را مى كاهد و از زيان هاى اقتصادى جلوگيرى مى كند. از منظر آموزه هاى دينى، زندگى پاك و حيات طيبه بشرى، حياتى است كه روح قناعت در آن دميده شده باشد. با وجود اين،(نهج البلاغه، حكمت 221)
قناعت با اصل اعتدال ناسازگار نيست؛ زيرا قناعت آن است كه در محدوده اعتدال به مصرف كمتر بسنده شود و افراط و تفريطى رخ ندهد.

آثار مثبت اعتدال
 

پيمودن راه تكامل و دست يابى به هدف نهايى، در گرو رعايت اعتدال در همه زمينه هاى زندگى است. بر اين اساس،(مرتضى مطهرى، انسان كامل، ص 41)
رعايت اين اصل براى رسيدن به كمال، ضرورى است.
همچنين بر اساس آموزه هاى دينى و بر پايه حكم عقل و تجربه، ميانه روى در مصرف، تأثير بسيارى در سامان دهى امور اقتصادى و كاهش هزينه ها و در نتيجه پيش گيرى از فقر و عقب ماندگى فرد و جامعه دارد. حضرت على7 مى فرمايد:
الاِقْتصادُ يَنْمىِ القليلُ؛ ميانه روى كم را رشد مى دهد«.
(غرر الحكم، ص 353)
امام صادق7 نيز مى فرمايد: »ضَمِنْتُ لِمَن اقتصد أن لا يَفْتَقر؛ تضمين مى كنم كه آن كس ميانه روى كند، فقير نگردد«.
(الفروع من الكافى، ج 4، ص 53)
ميانه روى در مصرف مواد خوراكى، ضامن سلامتى جسم و جان فرد است؛ زيرا زياده روى، عامل بسيارى از بيمارى هاست و بر جسم اثر منفى مى گذارد. تفريط در اين امر نيز سبب سوء تغذيه، ضعف و بيمارى خواهد بود. پيامبر اكرم9 مى فرمايد:
اِيّاكم و فُضولَ المَطْعَم فانّه يَسِمُّ القلبَ بالقَسْوةِ و يُبطِى بالجَوارِحِ عَنِ الطاعةِ و يُصِمُّ الْهِمَمَ عَنْ سِماع الْمَوْعِظَةِ.
(بحار الانوار، ج 100، ص 27)
از پرخورى بپرهيزيد كه آن سنگ دلى مى آورد و اعضاى بدن را در اطاعت از خدا تنبل مى سازد و گوش همت آدمى را از شنيدن پند و اندرز كر مى سازد.
حضرت على7 نيز مى فرمايد: »مَنْ اقتصَرَ فى أكْلِهِ كَثُرَت صِحَّتُهُ و صَلُحَت فِكْرَتُه؛ هر كه اندازه خورد، سلامتى اش فزونى يابد و انديشه اش به درستى گرايد«.
(غرر الحكم، ص 320)
از سوى ديگر، اعتدال در مصرف، سبب خشنودى خداوند است؛ زيرا استفاده مطلوب از نعمت هاى او در مسير رسيدن به هدف نهايى و نزديك شدن به حق، تنها در پرتو رعايت اين اصل، شدنى است. امام صادق7 در تفسير آيه 195 سوره بقره (اِنّ اللَّه يحب المحسنين) مى فرمايد: »خداوند متعال مى فرمايد: به راستى خداوند، نيكوكاران را دوست مى دارد و منظور ميانه روان است«.
(الفروع من الكافى، ج 4، ص 53)

الگوناپذيرى از مصرف بيگانگان
 

از اصول تأكيد شده مصرف در آموزه هاى دينى، پرهيز از الگو قرار دادن بيگانگان و به ويژه دشمنان جامعه اسلامى در مصرف است. امام باقر7 مى فرمايد:
أوْحَى اللَّه إِلى نبّىٍ مِنَ الانبياءِ أَنْ قُل لِقومك: لا يَلْبِسُوا لِباسَ اَعدائى و لا يَطْعَموا طَعامَ اعدائى و لا يُشاكِلوا بِمَشاكِلِ اعدائى فيكونُوا اَعدائى كما هم اعدائى.
(طوسى، تهذيب الاحكام، ج 6، ص 172)
خداوند به پيامبرى از پيامبرانش وحى فرمود كه به قومت بگو، لباس دشمنان مرا نپوشند و غذاى آنان را نخورند و به شكل آنان، ظاهر نشوند كه در اين صورت، بسان آنان، دشمن من خواهند بود.
الگوپذيرى از بيگانگان در نوع و مقدار كالاهاى مصرفى از جنبه هاى گوناگون به جامعه اسلامى زيان مى رساند. از جنبه اقتصادى، اين كار بيشتر سبب ترويج مصرف كالاهاى خارجى و بى توجهى به توليدات و كالاهاى داخلى مى شود كه افزون بر خارج ساختن سرمايه از كشور، به توليد و اقتصاد ملى نيز ضربه مى زند. از جنبه اجتماعى و فرهنگى نيز، نوعى تبليغ عملى و ترويج فرهنگ بيگانه و تهديدى براى اصالت هاى فرهنگى و حتى دينى در جامعه به شمار مى رود. به ويژه آنكه الگوپذيرى در مصرف، ناخواسته الگوپذيرى در اخلاق و رفتار را نيز در پى خواهد داشت، حضرت رسول با اشاره به اين نكته مى فرمايد:
»لا يَشْبَه الزّىُّ بالزّىِّ حتى يَشْبَه الخُلقُ بالخُلقِ و مَن شَبّهَ بقومٍ فَهُو منْهم.
(كنز العمال، ج 4، ص 287)
شكل ها (و مدهاى مصرفى) به يكديگر همانند نمى گردد، جز آنكه خُلق و خوها به هم نزديك گردد و هر كس خود را شبيه گروهى سازد، از آنان به شمار مى رود.
روشن است كه انسان در زندگى، نيازمندى هاى گوناگونى دارد. برخى نيازمندى ها اساسى و ضرورى است و برخى در درجه بعدى قرار مى گيرد. پاره اى از مصارف نيز تنها براى تأمين يا افزايش رفاه و آسايش زندگى است و تلاش براى برآوردن اين نيازهاى غير ضرورى ما را به بيگانگان وابسته مى كند كه از نظر دينى پرداختن به اين موارد نكوهش شده است.

دورى از سخت گيرى در زندگى
 

اعتدال در مصرف، يكى از ويژگى هاى بندگان ممتاز الهى است. اسلام دين سمحه و سهله است و هرگز حاضر نيست كه مسلمانان در سختى اقتصادى زندگى كنند. بايد با كار و كوشش و سرپنجه تدبير، شكل زندگى را به شيوه اى تبديل كرد كه سبب وسعت در زندگى و آسايش شود.
پيامبر اكرم9 همان گونه كه از اسراف جلوگيرى مى كرد، همگان را از سخت گيرى در زندگى باز مى داشت. در بيانى از آن حضرت آمده است:
اِنّ من سعادَةِ المَرءِ المُسلِم أن يُشبِهُه وَلَدُهُ و المرأة الجَملاء ذاتُ دينِ و المَركبُ الهَنى و المَسكَنُ الواسِعُ.
(بحار الانوار، ج 76، ص 149)
از سعادت و خوش بختى انسان مسلمان آن است كه داراى فرزندى كه در نيكى، شبيه او باشد و نيز داراى همسرى زيبا و دين دار و مركب راهوار و خانه وسيع باشد.
ابولُبابه به خاطر كشف يك راز نظامى حكومت اسلامى نزد يهوديان، به گناه خود پى برد و توبه حقيقى كرد و پس از مدتى آيه 102 سوره توبه در پذيرش توبه او از سوى خداوند نازل شد. پيامبر9 با تلاوت اين آيه به او بشارت بخشيده شدن داد. ابو لبابه به پيامبر9 گفت: اجازه بده به شكرانه پذيرفته شدن توبه ام، نصف اموالم را انفاق كنم. پيامبر اجازه نداد. او گفت: اجازه بده يك سوم آن را انفاق كنم. پيامبر9 پذيرفت.
(همان، ج 22، ص 94)
جلوگيرى پيامبر9 از انفاق نصف اموال ابو لبابه، بر اين اساس بود كه او و خانواده اش در تنگنا به سر مى بردند.
در روايت ديگرى آمده است: يكى از مسلمانان مدينه چند كودك و شش غلام داشت و در بستر مرگ قرار گرفت. پيش از مرگ خود، به خاطر جلب پاداش هاى الهى، شش غلام را آزاد كرد. پس از آنكه از دنيا رفت، مسلمانان بعد از غسل و كفن، او را به خاك سپردند. سپس ماجراى او را درباره آزادسازى غلامان و فقر فرزندانش به حضرت خبر دادند. پيامبر اسلام فرمود: اگر من باخبر مى شدم نمى گذاشتم جنازه او را در قبرستان مسلمانان دفن كنيد؛ زيرا او كودكان خود را از ثروتش بى نصيب كرد و آنان را فقير و بى پناه گذاشت، تا دست گدايى به سوى مردم دراز كنند.
(صدوق، علل الشرايع، ص 558)
اين ماجرا از سويى بيان گر نكوهش اسراف در انفاق است و از سوى ديگر از آن حكايت مى كند كه نبايد موجب سختى و فشار در زندگى اعضاى خانواده شد، بلكه بايد اعتدال در مصرف را با توجه به همه جنبه ها رعايت كرد. حضرت على نيز، زمانى كه شنيد خانواده يكى از يارانش به نام عاصم در شهر بصره به سبب دورى او از جامعه در زندگى دچار سختى شده اند، او را به سختى نكوهش كرد. اين هم شاهد گويايى بر نكوهش سخت گيرى در شئون اقتصادى زندگى(نهج البلاغه، خطبه 209)
است.

پرهيز شديد امام خمينى در اسراف در مصرف
 

حضرت امام خمينى؛ در عمل به دستورهاى اسلام، بسيار جدى و نمونه بود، ايشان نسبت به اسراف حساسيت بسيارى داشتند. براى نمونه يكى از مسئولان دفتر امام خمينى؛ مى نويسد: يك بار مسئول امور مالى پشت يك پاكت چيزى نوشت و به امام داد، امام در يك كاغذ كوچك، پاسخ آن را داد و در زير آن چنين نوشت: شما نيز در يك قطعه كوچك مى توانستيد بنويسيد.
ازاين رو، آن برادر كاغذ خردها را جمع و جور مى كرد و در كيسه مى گذاشت و هنگامى كه مى خواست براى امام چيزى بنويسد، روى آن كاغذ پاره ها مى نوشت. امام هم در زير آن پاسخ لازم را مى نوشتند.
(فراخوان رهبرى، نشريه فرهنگى دفتر پى گيرى سخنان رهبرى، ص 29)
يكى ديگر از اعضاى دفتر امام خمينى؛ نقل مى كند:
يك روز بر اساس وظيفه اى كه هر ماه به عهده داشتيم، در پايان ماه صورت مخارج ماهيانه را (در جماران) خدمت امام فرستاديم و ضمن آن مخارج خانه امام از مهمانى ها، رفت و آمدهاى امام و پول برق خانه را نوشته بوديم. هنگامى كه صورت مخارج را نزد امام فرستاديم، پس از نيم ساعت حاج احمد آقا تلفن زد و گفت: از وقتى كه صورت حساب داده ايد، امام مرتب در لب باغچه قدم مى زند و سخت ناراحت است؛ زيرا مخارج خانه امام در اين ماه از ده هزار تومان (آن عصر) تجاوز كرده است. لذا امام مى فرمايد: اگر خرج خانه من از ده هزار تومان تجاوز كند، من اصلاً از اينجا مى روم. حاج احمد آقا به من گفت: شما ببينيد كه خرج اضافى در اين ماه چه بوده است تا به آقا بگوييم و خيالشان راحت شود. ما پس از جست وجو در دفاتر، سه قلم خرج اضافه آن ماه را يافتيم كه ابداً مربوط به خانه امام نبوده است. براى مثال 1. گازوئيلى كه از خانه امام زياد آمده بود و ما گفتيم آن را در انبار حسينيه جماران بريزند، 2. به ماشينى كه خانواده حضرت امام را مى برد و بر اثر بى توجهى راننده، خسارتى به آن وارد شده بود، 3. ملامين برزنتى براى خانه حضرت امام تهيه شده بود تا داخل منزل ايشان از بالاى پشت بام ديده نشود؛ زيرا پاسداران در آنجا پاس مى دادند.
صورت اين چند قلم اضافه خرج را خدمت امام فرستاديم، در نتيجه ايشان آسوده خاطر شدند.
(به نقل از آيت اللَّه رسولى محلاتى، برگرفته از اعتدال در انفاق و مصرف، محمد محمدى اشتهاردى، ص 21)
از همين نمونه ها مى توان شدت پرهيز امام از اسراف و زياده روى و رعايت اعتدال در مخارج خانه را به دست آورد.